بهاربهار، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

زیباترین بهار زندگی

سورپرایز کردن بابایی

1392/6/4 10:50
317 بازدید
اشتراک گذاری

بهارم، عشق مامان جمعه 25/5/92 رفته بودیم خانه مامان فاطمه. بابایی از صبح رفته بود مغازه برخلاف همیشه نهار پیش ما نیومد من و تو دخمل مهربونم دلمون برای بابا مجتبی تنگ شد. با عمه مژگان تصمیم گرفتیم بدون اطلاع بابایی بریم پیشش و سورپرایزش کنیم.

 سلام بابا جون، شما نهار نیومدید ما اومدیم پیشت.

 

         

 

بابایی خیلی خوشحال شد و کلی بوست کرد گفت دخی طلا، نفس بابا خوش امدی.

 

        

 

مشتری ها کلی باهات بازی می کردند و بعد به یاد خریدشون می افتادند.

شب همگی باهم برگشتیم خانه.

 

      

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)